۰۴
شهریور
با گریه آغازیدیم
و در سکوت به پایان رساندیم
ماهیت آنچه گریه را امضای توافقش دانستند همان بود
درد...
و دارویش
گریستن!
میدانستیم لابد
چرا که در فراق و ناکامی و درد،
شادیهایی دیدیم و آفریدیم؛ کوتاه!
اینجا غربت نوع انسان بود
گریه داشت...
و هرچه به این سو نزدیکتر شدیم،
سکوت
فراگیرتر شد
تا آنکه سنگین شد
و فرو نشست...
مرگ
مُهر خاموشی میپسندید!
اگر مشتاقی که از آن
بیشتر بدانی،
پس سکوتم را
خوبتر ترجمه کن!
...بر مزاری بنویسید...