ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

مخاطب تمام قصه های ما
عشق است
و عشق
زبان مادری‌ست
فارسی زنده از سخن
رسیده از جهاد شاعران عشق

اینجا
فرصت تمرین زبان است
با اجازه از شعور واژه ها


نامت را
چه کسی تراشید
این گونه زیبا
بر پیکره ی انبوه حروف
نامت
شناسنامه ی پاییز من است

نویسندگان

۵ مطلب در آذر ۱۴۰۱ ثبت شده است


آفتاب گفت:
عزیز من؛ دلگیر نباش
روزگار ما هم تمام می‌شود
و من بی‌آن که دستم به خاک تو رسد، می‌میرم
فقط بگذار

  • azam karimi اعظم کریمی

چه قَدَر سرگردان

و چه مایوس و غریبم امروز

تو کجای وطن شبزده‌ی ویرانی

که مرا در بغل صبح نمی‌افشانی؟

 

  • azam karimi اعظم کریمی

"با اجازه..."،
پُرِ تحقیر و
پُر از طعنه و
هشدارِ اباطیل و
سکوت است!
تو می‌دانستی؟

یا پر از وسوسه‌ی رام و گریز؟
من نمی‌دانستم!

لطف هر لحظه‌ی یک "چَشم" فقط،
رنج آن محترمِ زشت و پر از وحدتِ تلخی را شُست.

تا فقط "چِشم" تو آتشکده‌ی روشن یزدم بشود.

روزی از سمت کلاس من عبورت افتاد؛
"بی اجازه" برس ‌و حرف بزن
من از این لفظ پر از پند و پُر از بار تفرعن دورم!

 

  • azam karimi اعظم کریمی

زمان
ردیف می‌شود
نوبت می‌گیرد
باد می‌شود
می‌گریزد
و تو همچنان
در قافیه‌ی رسم نبودها
می‌مانی
جاری...

 

  • azam karimi اعظم کریمی

چه کسی می‌فهمد

رنج بی‌طاقتی مزرعه‌ی گندم را!

  • azam karimi اعظم کریمی