گاه آرایهها فرو مىریزند. از خواب برخاستن، تراموا سوار شدن، چهار ساعت کار در دفتر یا کارخانه، غذا، خواب، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه، شنبه. زندگى همواره به همین گونه مىگذرد و تنها یک روز است که «چرا» خود مىنمایاند ! و همه چیز در خستگى آغشته به حیرت آغاز مىشود، و «آغاز» که واژهیى مهم است...
برشی از کتابِ؛ افسانهی سیزیف
آلبر کامو