عشق بزرگ و واقعی مبارزه و لذت است.
....
انسان باید رنج ببرد و زحمت بکشد تا لذت پدید آید و
آنگاه است که آدمی قدر آن را میداند.
عشق بزرگ و واقعی مبارزه و لذت است.
....
انسان باید رنج ببرد و زحمت بکشد تا لذت پدید آید و
آنگاه است که آدمی قدر آن را میداند.
گاه آرایهها فرو مىریزند. از خواب برخاستن، تراموا سوار شدن، چهار ساعت کار در دفتر یا کارخانه، غذا، خواب، دوشنبه، سهشنبه، چهارشنبه، پنجشنبه، جمعه، شنبه. زندگى همواره به همین گونه مىگذرد و تنها یک روز است که «چرا» خود مىنمایاند ! و همه چیز در خستگى آغشته به حیرت آغاز مىشود، و «آغاز» که واژهیى مهم است...
برشی از کتابِ؛ افسانهی سیزیف
آلبر کامو
و زرتشت خطاب به مردم چنین گفت:
......
دردا!... زمانی فرا میرسد که انسان دیگر تیر اشتیاق خویش را فراتر از انسان نیفکند و زه کمانش خروشیدن را از یاد ببرد!
......
دردا! زمانی فرا میرسد که انسان دیگر هیچ ستارهای به دنیا نخواهد آورد. دردا! زمانِ خوارترین انسان فرا خواهد رسید که دیگر قادر به خوارداشت خویش نیست!
بنگرید! من واپسین انسان را به شما نشان میدهم.
عشق چیست؟ آفرینش چیست؟ اشتیاق چیست؟ ستاره چیست؟
انسان واپسین چنین میپرسد و چشمک میزند.
بدینسان زمین کوچک شده و انسان واپسین که همه چیز را کوچک کرده، بر آن میجهد. نسل او همچون ککهای خاکی نابودشدنی است.
انسانِ واپسین درازترین عمر را دارد.
انسانهای واپسین میگویند: "نیکبختی را ما برساختیم" و چشمک میزنند.
برشی از کتاب؛ معنای تفکر چیست؟
اثر مارتین هایدگر
ترجمهی فرهاد سلمانیان