ما هم به اطلاعات احتیاج داریم و هم به تفکر.
نه اطلاعات میتواند جای فکر کردن را بگیرد و نه فکر کردن جای اطلاعات را.
ما هم به اطلاعات احتیاج داریم و هم به تفکر.
نه اطلاعات میتواند جای فکر کردن را بگیرد و نه فکر کردن جای اطلاعات را.
ما در نهایت باید بگوییم تا زمانی که متافیزیکی فکر میکنیم،
هنوز و همچنان فکر نمیکنیم.
مارتین هایدگر
و زرتشت خطاب به مردم چنین گفت:
......
دردا!... زمانی فرا میرسد که انسان دیگر تیر اشتیاق خویش را فراتر از انسان نیفکند و زه کمانش خروشیدن را از یاد ببرد!
......
دردا! زمانی فرا میرسد که انسان دیگر هیچ ستارهای به دنیا نخواهد آورد. دردا! زمانِ خوارترین انسان فرا خواهد رسید که دیگر قادر به خوارداشت خویش نیست!
بنگرید! من واپسین انسان را به شما نشان میدهم.
عشق چیست؟ آفرینش چیست؟ اشتیاق چیست؟ ستاره چیست؟
انسان واپسین چنین میپرسد و چشمک میزند.
بدینسان زمین کوچک شده و انسان واپسین که همه چیز را کوچک کرده، بر آن میجهد. نسل او همچون ککهای خاکی نابودشدنی است.
انسانِ واپسین درازترین عمر را دارد.
انسانهای واپسین میگویند: "نیکبختی را ما برساختیم" و چشمک میزنند.
برشی از کتاب؛ معنای تفکر چیست؟
اثر مارتین هایدگر
ترجمهی فرهاد سلمانیان
کسی که شجاعت را با تفکر در هم بیامیزد، در هیچ کاری شکست نمیخورد.
«امانوئل ـ کانت»
ما باید عواطف، احساسات و ارزش ها را در جای خود قرار دهیم و نکته ی آخر این که آنها مهم ترین بخش تفکر هستند، مشروط بر این که بیشتر در پایان تفکر استفاده شوند و نه در آغاز آن.
(درس های درست اندیشیدن/ادوارد دوبونو)