ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

مخاطب تمام قصه های ما
عشق است
و عشق
زبان مادری‌ست
فارسی زنده از سخن
رسیده از جهاد شاعران عشق

اینجا
فرصت تمرین زبان است
با اجازه از شعور واژه ها


نامت را
چه کسی تراشید
این گونه زیبا
بر پیکره ی انبوه حروف
نامت
شناسنامه ی پاییز من است

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سکوت» ثبت شده است

۰۴
شهریور

با گریه آغازیدیم
و در سکوت به پایان رساندیم
ماهیت آنچه گریه را امضای توافقش دانستند همان بود
درد...
و دارویش
گریستن!
می‌دانستیم لابد
چرا که در فراق و ناکامی و درد،
شادی‌هایی دیدیم و آفریدیم؛ کوتاه!
اینجا غربت نوع انسان بود
گریه داشت...
و هرچه به این سو‌ نزدیک‌تر شدیم،
سکوت
فراگیرتر شد
تا آنکه سنگین شد
و فرو نشست...
مرگ
مُهر خاموشی می‌پسندید!

اگر مشتاقی که از آن‌
بیشتر بدانی،
پس سکوتم را
خوب‌تر ترجمه کن!

 

...بر مزاری بنویسید...

 

  • azam karimi اعظم کریمی
۰۲
شهریور

باید به سکوت بروم
به انزوایی تا ته بودن
تا روزی که نباشم

تا روزی

که فراموش شود

بودن‌هایی

که در انتظارت گذشت

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۹
مرداد

در فضای ابریِ بود
در سکوت سُربیِ دود
در گلوگاه شکسته‌ی تند
در شام‌های نخفته‌ی تلخ
در درد
در تلاطم ماتم و طرد
ناگاه
خیمه‌ برمی‌دارد حضور
و آنگاه،
شکسته می‌دارد بلوغ
رهانده می‌شود
پیکر
از چاره‌ی یوغ
و همیشگی
و همارگی
نبودن و نیستن
و تمام! هستی و بود!
انگار
هرگز کسی نبود!

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۰
مرداد

زندگی هر چه تو را بیشتر
در بحر خود فرو می‌برد
دهشتناک‌تر می‌شود

و سکوت
همان دانستنی‌هایی است
که کودکان هنوز
به آن دست نیازیده‌اند

زندگی مرموز است
و هر چه هوشیارانه‌تر بکاوی‌اش
ترجیحت را به خموشی بیشتر می‌کند

من گمان می‌کنم که مرگ
همان سکوت ابدی‌است
در لحظه‌ای که جان
تاب این همه فهم را نمی‌آرد
پیران خموش
و کودکان پرهیاهو این را می‌گویند
می‌شنوی؟

 

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۰
مرداد

سر بر نمی‌آوری؟
سکوتی نمی‌فزایی؟

 

  • azam karimi اعظم کریمی