سکوت سربی
سه شنبه, ۱۹ مرداد ۱۴۰۰، ۱۰:۲۶ ب.ظ
در فضای ابریِ بود
در سکوت سُربیِ دود
در گلوگاه شکستهی تند
در شامهای نخفتهی تلخ
در درد
در تلاطم ماتم و طرد
ناگاه
خیمه برمیدارد حضور
و آنگاه،
شکسته میدارد بلوغ
رهانده میشود
پیکر
از چارهی یوغ
و همیشگی
و همارگی
نبودن و نیستن
و تمام! هستی و بود!
انگار
هرگز کسی نبود!