برنامه ریزی به روش بولت ژورنال
در ژاپن مفهومی وجود دارد که به کایذن شناخته میشود. میتوان «کای» را به «تغییر» و «ذن» را به «خوب» ترجمه کرد: «تغییر خوب». ترجمۀ مفهومی دیگر میتواند «بهبودی مداوم» باشد.
برخلاف غرب که در آن «درهمشکستن» از اصطلاحات موردعلاقه برای پیشرفت است، کایذن روی فرصتهای سطحیای تمرکز میکند که پیشرفت فزاینده ایجاد میکنند.
خودتان را مجبور به انجام کاری نکنید، وظایف را از روی کنجکاویتان ایجاد کنید. اینکه بگوییم: «باید وزن کم کنی» بااینکه «کدام غذای ناسالم را از رژیمم حذف کنم؟» بسیار متفاوت است.
ما ذاتاً حلکنندۀ مشکلات هستیم، بنابراین ذهنمان بهخوبی به سؤالات پاسخ میدهد. میتوانید با یک سری سؤال کنجکاویتان را درگیر کنید تا تخیلتان برانگیخته شود:
● چهکار میخواهم بکنم؟
● چرا میخواهم این کار را بکنم؟
● همین الان برای شروع کدام کار کوچک را میتوانم انجام دهم؟
اگر در روند پروژهتان متوقف شدید میتوانید از این تکنیک استفاده کنید. حتی اگر دلیل این توقف چیز یا شخص دیگری باشد، بازهم به احتمال زیاد کاری هست که میتوانید انجام دهید تا پروژه جلو برود. از خود چنین سؤالاتی بکنید:
● میتوانم چه قدم کوچکی برای جلورفتن بردارم؟
● چه چیزی را میتوانم همین الان بهبود ببخشم؟
باوجوداینکه، اکثر راهحلهایی که من در طول سالها امتحان کردم جواب ندادند، آنها را بهعنوان شکست تلقی نمیکنم! هر تلاشی که در لحظه به نتیجه نرسید، به من چیزی آموخت که درنهایت به یک راهحل بهتر منجر شد. به قول الکساندر سولژنیتسین «اشتباهات مربیهای بزرگی هستند، البته اگر شخص با خودش صادق باشد و میل به آموختن داشته باشد.»
کارل سگن میگوید: «بعضی سؤالها ساده هستند، بعضی خستهکننده، بعضی سؤالات بد بیان میشوند و بعضیها بعد از کلی سرزنش پرسیده میشوند. اما درنهایت هر سؤال تلاشی برای فهمیدن جهان است. هیچ سؤالی احمقانه نیست.»
تکرار بهنظر میرسد پیچیدهتر از چیزی باشد که واقعاً هست. هنگامیکه از خودتان یک سؤال کوچک میکنید؛ مثلاً «چه چیز کوچکی را تغییر دهم تا کارم بهتر شود؟»، یک چرخۀ تکراری به نام چرخۀ دیمنگ شروع کردهاید که نامش را از ادواردز دمینگ پدر کایذن، میگیرد. چرخۀ دمینگ یک چارچوب برای بهبودی مستمر به ما میدهد: برنامه بریز -> انجام بده -> بررسی کن -> عمل کن
1. برنامه بریز: فرصت را تشخیص بده و برای تغییر برنامهریزی کن.
2. انجام بده: برنامهات را به مرحلۀ اجرا بگذار و تغییرات را امتحان کن.
3. بررسی کن: نتایج امتحان را تجزیهوتحلیل کن، ببین چه چیزی یاد گرفتهای.
4. عمل کن: به آنچه آموختهای عمل کن. اگر تغییرات کارساز نبودند، دوباره همین چرخه را با یک برنامۀ متفاوت انجام بده. اگر موفقیتآمیز بود، از چیزی که یاد گرفتهای برای برنامهریزی پیشرفتهای بعدی استفاده کن. مدام اصلاح و تکرار کن.
بهرهوری بهشدت به پیوستگی وابسته است.
یک چیز پیدا کنید که زندگی شما را بهتر کند، حالا هرچه که باشد. مثلاً با یکی دیگر از دوستانتان که در تماس تلفنی دیروز یادش افتادید ارتباط بگیرید، از کافۀ کوچکی که در مسیر دیروز کشف کردید قهوه بخرید یا کشو کمدتان را مرتب کنید.
این کار را به مدت یک ماه هر روز انجام دهید و روندتان را در بولت ژورنال ثبت کنید. به خود میآیید و میبینید که با دوستان قدیمیتان دوباره نزدیک شدهاید، مکانهای جدید و جالبی پیدا کردهاید و حالا از مسیر بازگشت به خانه که قبلاً فاجعه بود لذت میبرید.
پاسخهای کوچک به سؤالات کوچک میتوانند در بلندمدت تأثیر مثبت بزرگی در زندگیتان داشته باشند. هر سؤال پس از سؤال دیگر، هر وظیفه پس از وظیفۀ قبلی؛ دارید با قدمهای کوچک یک مسیر پیوسته را بهسمت پیشرفت و تغییرات مثبت طی میکنید.
درنهایت، تعداد سالهای زندگی مهم نیست، بلکه میزان زندگی در آن سالها مهم است.
آبراهام لینکلن
حقیقت تلخ این است که ما نمیتوانیم زمان تولید کنیم، بلکه فقط میتوانیم آن را مصرف کنیم.
کیفیت زمان ما با تواناییمان برای حضورِ در لحظه تعیین میشود.
برشهایی از کتاب «برنامه ریزی به روش بولت ژورنال» نوشته «رایدر کارول»