تو پزشکِ دل تبدارِ پر از درد من ای همسفر راه... برس!
روی تب را به دوایی بنواز
تو پزشکِ دل تبدارِ پر از درد من ای همسفر راه... برس!
روی تب را به دوایی بنواز
روح انسان دارای ماهیتی است متلاطم و ناهنجار، که در قالب بدن جای گرفته است. قوای دراکه و احساساتش هنوز خشن و حیوانی است و هیچ چیز را نمیتواند به وضوح و با قاطعیت درک کند.
برشی از کتاب زوربای یونانی/نیکوس کازانتزاکیس
باید قبول کنی که من هم یک انسانم.
- انسان، منظورت چیست؟
- یعنی آزادم.
زوربای یونانی/نیکوس کازانتزاکیس
بلندترین مردان نیز به آسمان راهی ندارد و بزرگترین آنان را یارای مقابله با زمین نیست.
برشی از کتاب/ حماسهی گیلگمش