ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

مخاطب تمام قصه های ما
عشق است
و عشق
زبان مادری‌ست
فارسی زنده از سخن
رسیده از جهاد شاعران عشق

اینجا
فرصت تمرین زبان است
با اجازه از شعور واژه ها


نامت را
چه کسی تراشید
این گونه زیبا
بر پیکره ی انبوه حروف
نامت
شناسنامه ی پاییز من است

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۲۶۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اعظم کریمی» ثبت شده است

۱۴
مرداد


خورشید بی‌تردید از آستین جامه‌ی تو طلوع می‌کند
که این چنین گرم و نوازش‌بخش است
خورشید و همه‌ی جهان
به گِردت
که نبودت تاریکی محض دنیای رسواست!

 

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۴
مرداد

پرسید من از مستی چشمان تو امشب
مخمور که‌ای، چشم به درمان که هستی؟
در من تو نشست و به نگاهی پرِ حسرت
می‌گفت که بیمار توام چشم به درمان تو هستم

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۴
مرداد

فکر تو جدا کرد مرا از نفس خویش
برخورد به من، داد به دستم قفس خویش

 

افسانه‌ی آن قدرت و آن حس غرورم
در لحظه فرو ریخت، شدم در هرس خویش

 

یک باره چنین موج‌سوار از ته احساس
آمد خبرت بی‌خبر از هر هوس خویش

 

یکبار بیا بعد برو تا همه‌ی شهر
بینند تو هم آمده‌ای در ارس خویش

 

من از تو و دنیای دلت هیچ نخواهم
یک عمر منم با خود خویش همنفس خویش

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۴
مرداد

وقتی تو نباشی
با هیچ هستن دیگری ساز نمی‌شوم
هیچ بودن غیری
نیازم نمی‌شود
تنهایی
بهترین است
در منهای تو بودن

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۴
مرداد

حواسم پرت گفتن‌های توست
چایم یخ
چشمهایم خسته از بیداری است
کی نشانش می‌دهی رویت
که با بیداریش مشکل نباشد چشم‌ها

  • azam karimi اعظم کریمی