غزل اعجاز
يكشنبه, ۱۹ تیر ۱۴۰۱، ۰۸:۱۸ ق.ظ
ای که فروردینِ نامت زندگی آغاز کرد
با نگاه خستهات جان قلم ایجاز کرد
سر، بلند آوردهای، من سربلندم با تو عشق!
تا تو را دیدم تمام غصهام سر باز کرد
در تمام زندگیها در سکوتی سرد من
با حضورت قصهها در من حکایت ساز کرد
در وجود مردهی من هیچ کس آوا نداشت
با صدای زندهات، زیبندگی آواز کرد
مثل عیسی دم برآوردی به عصر تیرهها
در فرود آتشینت زندگی اعجاز کرد
من هوای دیدنت دارم، سراپا خواهشم
میشود تا تو به راه دیگری پرواز کرد؟
اعجاز/ رویش شب