ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

ادیبانه

شعر، مشق، کتاب

مخاطب تمام قصه های ما
عشق است
و عشق
زبان مادری‌ست
فارسی زنده از سخن
رسیده از جهاد شاعران عشق

اینجا
فرصت تمرین زبان است
با اجازه از شعور واژه ها


نامت را
چه کسی تراشید
این گونه زیبا
بر پیکره ی انبوه حروف
نامت
شناسنامه ی پاییز من است

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱۸۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عشق» ثبت شده است

۲۱
مرداد

چه می‌تان کرد
با تو
ای خورشید
داستانِ تا ابد تکرارِ هر روزه
تو تمثال تمام روشنایی‌های‌‌ِ در راه عبوری!
سر راهت
به آتش‌ها‌ی پنهان
در دل سودای خاکی
یک نظر
کوته‌ نگه
بنداز
ای جادوی بیشه!
جامه را اکنون بیفشان
نیست فردایی
که آتش‌ را
توان
میلِ طنین دادن.
ورق امروز برگردان
صبا امروز قاصد کن
چراغ روشنای دل
همین امروز برگیران.
تو ای خورشید
تو ای رخشنده‌ی خندان
تو ای تاب و توان بخشیده و دزدیده و چندان
به کارَت وقع ننهاده!
غرورت را کمی کم کن
نگاهی هم به آدم کن
تو او را طعمه کم‌تر کن
نمیران
دست گیران
خواهشا خورشید
ای والا تبارا

  • azam karimi اعظم کریمی
۲۰
مرداد

قسم به گام‌های بی‌وصال
به کوههای بیستون
به راههای بی‌نگار

قسم به فصل‌های گرم و سرد
به دستهای خسته‌ از رد نبرد

قسم به درد
به آسمان بی‌قرار و رنگِ زرد
به دشتهای جامه سبز
به کوههای بی‌پناه و خسته از طواف رعد

که خانه‌‌خانه‌ی پرندگان
که سینه‌‌سینه‌ی تپندگان
که جرعه جرعه از قنوت آشنای این شکندگان
به کوچ کوچه‌های مهر رفته‌اند
به داغ لاله‌های شعر خفته‌اند

قسم به درد...

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۹
مرداد

در فضای ابریِ بود
در سکوت سُربیِ دود
در گلوگاه شکسته‌ی تند
در شام‌های نخفته‌ی تلخ
در درد
در تلاطم ماتم و طرد
ناگاه
خیمه‌ برمی‌دارد حضور
و آنگاه،
شکسته می‌دارد بلوغ
رهانده می‌شود
پیکر
از چاره‌ی یوغ
و همیشگی
و همارگی
نبودن و نیستن
و تمام! هستی و بود!
انگار
هرگز کسی نبود!

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۹
مرداد

میهن ای خسبیده در اندوه و درد
ای سراسر مرگ سرد!
کاش برخیزی و زیبا بینمت
خرّم و مینا و مانا بینمت
خسته‌ای، درمانده‌ای مانند رعد،
کاش چون شیری توانا بینمت!

  • azam karimi اعظم کریمی
۱۹
مرداد

خوب است

تو باشی و نباشد

در سیطره‌ی ناز حضورت
خسی از سنگ
  • azam karimi اعظم کریمی