نقاشی عشق
سه شنبه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۱، ۱۰:۵۶ ق.ظ
آمدی تا در حضورت عشق نقاشی کنم
از دلم با تربت جان تو کلاشی کنم
مثل بت باشی کنارم روزها در روزها
مثل اربابی به درگاه تو فراشی کنم
بوی کاه و گل شنیدم گفتم آوازی دهم
رفتی و تصمیم شد دیوارهها کاشی کنم
مانده از عطرت! نمیدانم چرا دل خواسته
بوی نابت را جُدا هر گوشه نمپاشی کنم
دفترِ بومم از این سرخوردگی در خود شده
گفته بوده با مدادم با چه عیاشی کنم؟
من که در تمرین استادی عقب بودم هنوز
آمدی تا در حضورت عشق نقاشی کنم!
رویش شب