تردست
جمعه, ۳۱ تیر ۱۴۰۱، ۰۲:۱۶ ب.ظ
تو خودت جدی و شوخی به هم آمیختهای
حس شیدایی و شادی به لب انگیختهای
فکر یک چارهی رندانه نبودی، دیدی!
سر خوبی، همه تلخی به در آویختهای
این همه فکر و مهارت که به کار آوردی
مرد تردست نتانست، تو در ریختهای!
فرّه و شوکت و زیبایی و شیرینصفتی
این همه درد و دوا را تو به هم بیختهای
دیشب از اسم تو یک قامت خورشید بریخت
تو چه کردی که همه نظم به هم ریختهای!
تردست/ رویش شب